-
روزانه ها
جمعه 24 تیر 1390 18:08
تو به من میگفتی: یک پدر یک مادر یک برادر یک خواهر برای خوشبختی کافیست و من سالهاست که به دنبال قطعه گمشده این پازل هستم
-
دزدی شیشه ای از مرکز ترک اعتیاد و....
پنجشنبه 16 تیر 1390 21:15
یه مرکز ترک اعتیاد هست که من هفته ای دو روز میرم و مریضاشونو میبینم.روز چهارشنبه رفتم و یه مریض داشتیم که قبلش باید یه معرفی کوچیکی ازش بکنم تا بعد ماجرای اصلی را شرح بدم. این بیمار ما روزی که من رفتم تازه برای ترک اومده بود تزریق میکرد و با اوضاع خراب .گذشت و تو این مدت حالش بهتر شده بود و دیگه مواد مصرف نمیکرد ولی...
-
فرار از زندان و....
سهشنبه 14 تیر 1390 15:51
تو اخبار میگفت که 6 زندانی از زندان اصفهان با حفر تونلی موفق به فرار شده اند و یکی از آنها به دلیل چاقی در تونل گیر کرده و موفق نشده که فرار کنه.نمیدونم چرا وقتی اسم فرار از زندان و یا فیلم و سریالهای که حاوی فرار از زندان باشه میاد .همه بی اختیار طرفدار قهرمان فیلم میشن که قراره فرار کنه یا موفق به فرار شده و بی...
-
عنوان ندارد
یکشنبه 12 تیر 1390 19:29
من حوصله ندارم شما چطور؟
-
خسته ام
دوشنبه 6 تیر 1390 11:52
خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل، این سقوط ناگزیر آسمان بی هدف، بادهای بی طرف ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر ای نظاره ی شگفت، ای نگاه ناگهان! ای هماره در نظر، ای هنوز بی نظیر! آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح مثل خطی از هبوط مثل سطری از کویر مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان مثل لحظه های...
-
تجاوز و.....
شنبه 4 تیر 1390 15:45
بعضی وقت ها میمونم تو کار خدا.که اینا چی هستند دیگه هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند قصه درد و آبرو قصه زجر قصه حرمت قصه وحشی گری و.... چند تا زندانی برا معاینه آوردند .پذیرش میگی دکتر ببینون تا بعد من یه چیزی بگم میبینمشون و میرن پذیرش میگه اینها به یه دختر تجاوز کردند و فیلم...
-
یه سفر خوب برای آنهای که گرما و گرد و غبار کلافشون کرده
پنجشنبه 2 تیر 1390 14:58
سفر به چهارمحال و بختیاری راههای رفتن به شهرکرد: ۱-هوایی:فقط از تهران و مشهد و کویت ۲-زمینی:شهرکرد تا اصفهان ۸۰ کیلومتره با یه اتوبات توپ و یه تونل خوب یک ساعت برای کسانی که عشق سرعت نیستند. ۳-از طریق یاسوج که ۳-۴ ساعته ۴- خوزستان باید برید ایذه و بعد لردگان و بعد بروجن ۵- از داران تا شهرکرد ۱/۵ ساعته و از تیران تا...
-
تهران یک روزه
دوشنبه 30 خرداد 1390 15:04
گفته بودم که گزینش رد کرد و اعتراض کرد م و....و چند روز قبل زنگ زدن که باید بیایی تهران و تو جلسه شرکت کنی و...شب یک شنبه با دوستم رفتیم و صبح تهران بودیم و وزارت خانه .ساعت 12 نوبت من بود و رفتیم و دوباره همان سوال ها و جواب ها .منتها چون تهران بود شدیدتر و....تو اون پست گفتم چی پرسیدن و چی مهم بود براشون.از دست خودم...
-
جمعه
جمعه 27 خرداد 1390 22:09
و هنوز من به راز دلگیری جمعه ها پی نبرده ام و... توی قاب خیس این پنجرهها عکسی از جمعهی غمگین میبینم، چه سیاه ئه به تناش رخت عزا! تو چشاش ابرای سنگین میبینم. داره از ابر سیا خون میچکه! جمعهها خون جای بارون میچکه! پی نوشت: 1-یه اسم ایرانی دختر که با حرف میم یا الف شروع میشه پیشنهاد بدید 2-اینم سورپرایز پزشک...
-
روز مرد
دوشنبه 23 خرداد 1390 22:06
و اگر مردی دیدی روز مرد را به او تبریک بگو If you saw a man these days , say congratulations پی نوشت: 1-نه هنوز هم پر از مرد و مردانگی است دورو برمان گرچه کم رنگ شده این حضور 2-و من قدردان تمام پیام های مهرآمیزتان هستم
-
20 خرداد
جمعه 20 خرداد 1390 15:34
شاید اگر حق انتخاب داشتم هیچ وقت به دنیا نمی آمدم امروز روزی است که من به اجبار به این دنیا آمدم بی آنکه حق انتخاب دیگری داشته باشم
-
قصه های از زندان
سهشنبه 17 خرداد 1390 16:14
ملتی عصبانی همیشه من از تعطیلات نگرانم.البته بماند که پزشکان باید همیشه تعطیلات سر کار باشند .از یه نظر دیگه من نگران میشم .وقتی تعطیلات شروع میشه.نمیدونم چه حکمتیه تا تعطیلات چند روزه آغاز میشه.ملت میفتن به جون هم و می خوان تو این تعطیلی حساب های قدیمی را تصفیه کنند .ویا حساب های جدید باز کن .و این حسابها شامل...
-
بازهم با پسرکی که طرفدار کریم باقری است
چهارشنبه 11 خرداد 1390 11:28
سلام گاهی آدم فکر نمیکنه بشه یه کار بزرگی کرد آونهم با این امکانات .و هیچ وقت به فکرش نمیرسه در گوشه و کنار این سرزمین کسانی هستند که نتها ژست انسان دوستی دارند بلکه با عملشون این کار ها را میکنند .بی آنکه منتی بر کسی داشته باشند برای حل مشکل این پسرک ایمیلهای به دستم رسید که من هم مشخصات و..را در اختیارشان گذاشتم و...
-
پسرکی با پیراهن شماره 6 پرسپولیس
دوشنبه 9 خرداد 1390 15:35
امروز نوبت ویزیت بچه های کانون بود.نوجوانان زیر 18 سال که مرتکب جرم می شوند ذدر کانون نگه داری می شوند و در بین آنها پسر بچه ای 10-12 ساله بود و چون لباس فرم کانون برایش بزرگ بود یک پیراهن ورزشی شماره 6 قرمز پوشیده بود.بهش میگم طرفدار فوتبالی ؟ میگه:اره پرسپولیسیم میگم:پرسپولیسم که امسال به زور چهارم شد میگه :طرفدار...
-
شروع تجربه ای تازه
شنبه 7 خرداد 1390 20:34
تجربه ای جدید را آغاز میکنیم البته کاری جدید و شاید این پایانی باشد بر روزهای زندان کلینیک خصوصی ما شروع به کار کرده و تازه آغاز راه. شرایط سخت آغاز یک کار جدید برای ما .بی هیچ کمک و وامی تا کنون سخت بود ولی آغاز شد گرچه کلینیک ما خصوصی است ولی عهد کرده ایم که خصوصی نباشیم واز هر کمکی به هم نوعان بیمار دریغ نکینم...
-
روزت مبارک مادر
سهشنبه 3 خرداد 1390 15:56
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد ((حسین پناهی)) پی نوشت: اینجا یه نظر سنجی در مورد وبلاگ های پزشکانه یه سر بزنین
-
حجازی هم رفت آخرین پرواز عقاب
دوشنبه 2 خرداد 1390 13:07
حجازی را دوست داشتم نه اینکه دروازبان بزرگی بود استقلالی بود جنتلمن بود جسارت داشت مربی خوبی بود محبوب بود و بوسه بزرگ مرد سینمای ایران جمشید مشایخی بر پیشانیش و تختی نامیدنش و ده ها دلیل دیگر به خاطر آن نه گفتن هایش و آن غرور و شرفی که هیچ وقت رایگان خرجش نکرد و تمام ظاهرسازی های و ریاکاریهای که ستاره هایمان در می...
-
حیوانهای انسان نما
یکشنبه 1 خرداد 1390 16:28
بعضی وقت ها میمونم تو کار خدا.که اینا چی هستند دیگه هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند قصه درد و آبرو قصه زجر قصه حرمت قصه وحشی گری و.... چند تا زندانی برا معاینه آوردند .پذیرش میگی دکتر ببینون تا بعد من یه چیزی بگم میبینمشون و میرن پذیرش میگه اینها به یه دختر تجاوز کردند و فیلم...
-
بوی گندم
جمعه 30 اردیبهشت 1390 20:31
اهل طاعونی این قبیله مشرقی ام تویی این مسافر شیشه ای شهر ٿرنگ پوستم از جنس شبه ، پوست تو از مخمل سرخ رختم از تاوله ، تن پوش تو از پوست پلنگ بوی گندم مال من ، هر چی که دارم مال تو یه وجب خاک مال من ، هر چی می کارم مال تو تن من خاک منه ، ساقه گندم تن تو تن ما تشنه ترین تشنه یک قطره آب بوی گندم مال من ، هر چی که دارم مال...
-
[جدی میگی دکتر؟
سهشنبه 27 اردیبهشت 1390 14:16
تو اتاقم تو بهداری زندانم .مریض ها را دیدم .تلفن زنگ میخوره.معمولا من جواب نمیدم .چون کسی کاری با بهداری نداره.این بار بر میدارم .یه خانم از انجمن بیماران تالاسمی است و میگه: یه زندانی دارین به اسم فلانی که بیماری تالاسمی ماژور داره و هپاتیت وکلی مشکلات دیگه .هر ماه دو بار باید خون بگیره و ....الان به خاطر چک زندانه و...
-
وقتی تو شرمنده میشوی
یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 12:08
تو این پست در مورد بد شانسی ها و مشکل تمدید پروانه مطب گفتم و هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم که خواننده ای مشکل من را حل کند.دوستی پیام گذاشت و نوشت به خاطر تمام روزهای بم و به پاس آن روزها من میتوانم کمک کنم و کمک این دوست باعث حل مشکل من شد. من قدر دان این دوست نادیده همیشه خواهم بود و ایمان دارم که تو نیکی کن و در دجله...
-
قصه ای دیگر از زندان
سهشنبه 20 اردیبهشت 1390 15:46
1-از عرش تا فرش: میشناختمش معروف بود به حاجی و چندین سال قبل وضع مالی خوب داشت .هم خودش و هم برادرش .و خیلی ها به خاطر وضع مالی خوبش تو صف خواستگارای دختراش بودند.تا اینکه چند ماه پیش تو ورود یهای جدید زندان دیدمش و تا منو دید و شناخت .سیل اشک بود که صورتشو خیس میکرد و دردناک است دیدن اشک مردمان و دیدن غرور شکسته یک...
-
دکتر ها زودتر میمیرند
دوشنبه 19 اردیبهشت 1390 11:14
همه میخواستن دکتر بشن .البته شاید چند سال قبل و شاید در دیگر کشورها ولی شما خودت قضاوت کن دکتر شدن خوبه تو اینجا و این زمونه یا نه 1-افسردگی و اضطراب پزشکان بیشتر است 2-سنگ کلیه 3-اعتیاد به الکل 4-حودکشی 5-مصرف سیگار 6-طلاق 7-سکته قلبی 8-دکتر ها حداقل باید 2-4 سال از عمرشونو تو مناطق محروم بگذرونند 9-درآمد معمولی...
-
آیا این نیز بگذرد؟
شنبه 17 اردیبهشت 1390 20:57
آری میگذرد ولی به خون جگر می گذرد
-
این نیز بگذرد
چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390 17:12
آیا این نیز بگذرد؟
-
روز معلم و..
سهشنبه 13 اردیبهشت 1390 19:34
او که به من نوشتن آموخت او که به من خواندن آموخت او که آموخت بیاموزم او که آموخت بیاندیشم او که آموخت بپرسم او که آموخت نه بگویم او که آموخت گاهی میشود عصیان کرد بر باورهای که با آموختن و اندیشیدن و پرسیدن فهمیدم نادرستند او معلم بود روزت مبارک
-
استخدامی و...
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390 16:46
1-استخدامی و.. اسفند سال پیش تو استخدامی دانشگاه شرکت کرده بودم و الان نتایج اومده واسه بیمارستانی که من شرکت کرده بودم 2 تا پزشک میخواست یکیشون بومی نتایج اومده من نفر اول ذخیره ها شدم و جالب اینجاست که دوتا پزشکی که قبول شدن هیچ کدوم بومی اینجا نیستن.رفتم اعتراض که بابا نمره من که نمره قبولیه.در ثانی شما تو اطلاعیه...
-
ادامه بد شانسی ها قسمت 2
چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390 11:43
جراحی ماشین ماشینمو دادم تعمیر چون استارت نمیخورد.قرار شد تا عصر آماده بشه که عصر تعمیر کار زنگ زد که این وسایل که گرفتی اشتباه داده بیا برو عوضشون کن.رفتیم و عوضشون کردیم البته بعد از رفتن به چندتا نمایندگی.گفت شب ماشین آماده است.شب شد و خبری نشد.فردا ظهرش رفتم که ماشینو بگیرم. تعمیرکار میگه استارتش مشکل نداره باطریش...
-
شانس؟
دوشنبه 5 اردیبهشت 1390 10:50
دیروز رفتم پروانه مطب نداشته را دوباره تمیدید کنم که مسئول دفتر نظام پزشکی گفت: 97هزار تومان حق عضویت پارسال و امسال را باید بریزی به حساب. گفتم بابا امسال که هنوز شروع نشده؟ گفت:جلو جلو میگیریم که بدید گفتم:من موندم این نظام پزشکی چیکار برای ما میکنه که سالی 50 هزار تومان هم باید حق عضویت بدیم اونم زوری گفت:78...
-
گلایه ای از من و تو
دوشنبه 29 فروردین 1390 17:40
من می خندم تو لبخند میزنی او گریه میکند من خوشحالم تو سرحالی او افسرده است من نان دارم تو آب داری او گرسنه هست من سکوت کردم تو ساکت بودی او فریاد زد من نشستم تو نشستی او در بند است