-
جام جهانی و....
جمعه 11 تیر 1389 13:41
این روزا کنکوره اینهمه استرس اینهمه سختی من به این می اندیشم کجای دنیا به بیش از یک میلیون خانواده کشور که نزدیک نیمی از جمعیت کشور را شامل میشود اینهمه استرس و اضطراب وارد میکنند تازه برای آینده نامعلوم کاری و شغلی و.... مهمترین نمونه آن امتحان دستیاری و سرنوشت پزشکان نمیدونم .خیلی ها در پرتوی این کنکور پول در می...
-
و جام جهانی حساس تر میشود....
دوشنبه 7 تیر 1389 12:47
آلمانها انگلیس پیر را با دن فابیو له کردند هر چند گل سالم لمپارد هم اگر هم قبول میشد دردی دوا نمیکرد. آرژانتین مارادونا می تازد و منتظر نبرد حماسی مارادونا با ژرمن ها در دیداری جذاب میمانیم.آیا مارادونا انتقام فینال ۹۰ را میگیرد یا دوباره شاهد اشک های مارادونا خواهیم بود. منتظر برزیل-هلند -اسپانیا-پرتقال میمانیم. آیا...
-
جام جهانی ادامه داره و...
جمعه 4 تیر 1389 15:38
۱-نتایج دستیاری آمد و من هم مثل خیلی از دوستانم با نمره های خوب هیچی قبول نشدیم و در عوض تعدادی از مدیران محترم با نمره های بسیار پایین رشته های خوب و لوکسو تصاحب کردند به همین راحتی ۲-ایتالیا و فرانسه قهرمان و نایب قهرمان جام جهانی قبل حذف شدند.ژاپن و کره جنوبی افتخار آفریدند و با اقتدار به مرحله بعد رفتند.تیم های...
-
جام جهانی ادامه دارد
جمعه 28 خرداد 1389 12:51
اسپانیا تنها تیمی بود که مملو از ستاره بود و بازی زیبایی نمایش میداد ژاوی-اینیستا-کیتا-تورس-ویا-فابرگاس-پویول همه و همه یعنی تا اینجا اسپانیا لیاقت قهرمانی دارد ولی یک حادثه و گل از تیم سوئیس به رهبری گرگ باران خورده فوتبال اوتمارهیتزفیلد گرچه سخت بود ولی این تیم اسپانیا با این باخت از صحنه به در نخواهد رفت فرانسه...
-
جام جهانی ادامه دارد
چهارشنبه 26 خرداد 1389 14:21
نیوزلند و اسلواکی نه در فوتبال دنیا و نه در میان ایرانی ها محلی از اعراب ندارند پرتقال را ساح عاجی ها با اریکسون معروف متوقف کردند تا همه منتظر رونمایی از بهترین تیم دنیا در مقابل تیم مرموز به نام کره شمالی (کشوری ایزوله و فقیر و محروم در ینگه دنیا )باشند ولی بازی خوب طوفان زرد سابق آسیا و اشکهای شماره ۹ کره هنگام پخش...
-
جام جهانی
سهشنبه 25 خرداد 1389 12:45
ژاپن شیرهای رام نشدنی را رام کرد تا افتخاری باشد برای آسیا و حسرتی دیگر برای ایرانیها پاراگوئه ایتالیا را متوقف کرد تا به همه بگوید این ایتالیا حرفی برای گفتن ندارد تیمی که ستاره ای ندارد هلند گوشه ای از فوتبال ناب هلندی را به نمایش گذاشت ولی هلند تیمی بدون مهاجم است الجزایر و اسلونی حرفی برای گفتن نداشتند و هنوز باید...
-
جام جهانی
یکشنبه 23 خرداد 1389 19:08
تب جام جهانی همه گیره حتی کسانی که فوتبالی نیستند حتی مریض ها و همراهاشون جالب اینجاست که همراه مریض ها ترجیح میدن که فوتبال نگاه کنند تا دم و دقیقه گیر بدن مریض ما چی شد نمیدونم جای ایران خالیه یا نه؟ -برای ویزیت خونه یه پیرزن رفته بودم مشغول دیدن ماهواره و کانال فارسی وان بود ازش میپرسم فیلمم میبینی مادر؟ میگه نه...
-
تقصیر کیست؟
شنبه 22 خرداد 1389 12:50
یه خانم 22 ساله دوتا بچه داره یکی 6 ساله و یکی 5 ماهه بعد از از زایمان اول دچار حالاتی از جمله ترس-اضطراب شدید-و افکاری مربوط به کشتن بچه بوده که مراجعه ای به پزشک نداشته بعد از زایمان دوم مجددا دچار این حالات میشود تا جای که اقدام به خودکشی میکند و 20 روز بستری بوده و یک ماه قبل مرخص میشود چند روز قبل صبح بچه 5 ماهه...
-
وقتی حوصله نداری و خسته ای
دوشنبه 17 خرداد 1389 16:22
خیلی خسته و بی حوصله ام امروز صبح بی خیال کار شدم و نرفتم موبایلم خاموش کردم و تا ظهر تو رتختخواب غلط زدم با خودم میگم کاش خانه کوچک همسایه درخت سیب نداشت کاش من پری کوچکی تنهای را نمیشناختم کاش تو به من نمیخندیدی کاش روزگاز غریبی نبود کاش تو نازنین نبودی کاش تمام خوابهایم واقعیت بود کاش این واقعیت ها همه خواب بود کاش...
-
روزت مبارک
جمعه 14 خرداد 1389 12:36
الو سلام مامان روزت مبارک
-
بیمار آبادانی
دوشنبه 10 خرداد 1389 13:45
دیشب شیفت بودم ساعات ۱۲ شب یه خانم ۵۰ ساله با پسرش آمدند .درد قلبی داشت و من اول شرح حال گرفتم و هر سوالی میپرسیدم با تاکید میگفت آره من:دردتون شدیده؟ مریض:خیلی زیاده دارم میمیرم من:سابقه فشار خون دارید؟ مریض:خیلی فشارم بالا میره خلاصه هر چی پرسیدم باتاکید میگفت آره من براش نوار قلب درخواست دادم که با توجه به سابقه...
-
خاطرات پراکنده
یکشنبه 2 خرداد 1389 20:55
اینها خاطراتی پراکنده از شیفت های من میباشد ۱-درمانگاه شیفت بودم صبح زود زنگ اتاق زدن که مریض داریم ساعت ۶ صبح بود که دیدم یه زن و شوهر و مادر مرده یه بچه ۳ ساله را بغلشونو .میپرسم چی شده بچه مشکلش چیه ؟باباش گفت از دیشب تا بحال ((جیش))نداشته.یه لحظه با خودم فکر کردم خوب منم از دیشب جیش نداشتم ۲-بعد از زلزله بم من یک...
-
خدا را کشتند
شنبه 1 خرداد 1389 16:05
خدا را کشتند پای آن کاج بلند پشت دوبار آمدن چلچله ها پشت دو برف روز آغاز دروغ خدا را کشتند من مردمانی را دیدم که کمر به قتل خدا بسته بودند با عرض پوزش از سهراب عزیز
-
رهاورد یک شیفت
یکشنبه 26 اردیبهشت 1389 11:40
ساعت 2 شب(دیشب)یه دختر خانم 16 ساله را آورده بودند درمانگاه با دل درد.شرح حال گرفتم پهلوی چپش درد می کرد و کمردرد داشت(دیسمنوره=قاعدگی دردناک)هر چی سوال کردم میگفت ندارم(تهوع-استفراغ-بی اشتهایی-پریود)دارو داشتم براش مینوشتم باباش گفت یه آزمایش بنویس ببینیم آپاندیسیت نباشه؟گفتم نیست آخه آپاندیسیت طرف راسته و این سمت...
-
خاطرات پراکنده
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 23:09
۱-دیروز و دیشب شیفت بودم یه پیرزن با سردرد اومده بود .بعد از معاینه و شرح حال دیدم فشار خونش بالاست بهش گفتم خانم فشار خونتون بالاست باید کنترول کنی و دارو مصرف بکنی.گفتم میدونم گاهی میره بالا.گفتم من دارو براتون مینویسم باید حتما مصرف کنی.گفت:جان خودت ننویس من که نمیخورم و با فریاد بر سر همراش اگه این قرصا را بگیری...
-
معجزه حضرت عیسی
سهشنبه 14 اردیبهشت 1389 14:06
شب شیفت بودم ساعت ۳ صبح یه مریض امده بود با سرماخوردگی براش دارو نوشتم .دارو گرفت و رفت.صبح ساعت ۷/۳۰ اولین بیماری که اومد درمانگاه خودش بود و با کمال پرویی گفت دکتر من خوب نشدم که؟ گفتم :بابا تو دیشب دیدم چهار ساعت نشده باید داروها را کامل بخوری تو هنوز یک دونه قرص هم نخوردی گفت:خوردم داروها فایده نداشته یه چیزی دیگه...
-
آوردیمش دکتر
شنبه 11 اردیبهشت 1389 12:16
شب شیف بودم یه زن و شوهر جوان کودک 2 ساله شان را با شکایت تب شدید آورده بودند .پرسیدم شربت استامینوفن دادید بهش؟ جواب:نه قطره استامینوفن دادید بهش؟ جواب:نه پاشیویش کردید؟ جواب:نه شیاف براش گذاشتید؟ جواب :نه پس این بچه که 5 ساعته تب داره چیکار براش کردین؟ جواب:آوردیمش دکتر من:پیش خودم گفتم عجب کار مهمی کردین
-
خاطرات پراکنده
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 17:02
۱ - پیرزن بد اخلاق :توی یه درمانگاه روستایی کار میکردم بیشتر روزا یه پیرزن بد اخلاق می اومد و پرسنل میشناختندش و همینطور مدام به زمین و زمان فحش می داد و علت همه مریضی و بدبختی هاشو برادرش میدونست که سهمشو از ارث خورده بود.فشار خون بالا داشت تو هر ویزیت بهش میگفتم فشار خونت بالا است کنترول نیست باید دارو بخوری اول که...
-
خاطرات پراکنده اینترنی
شنبه 4 اردیبهشت 1389 17:26
۱-از پیرمرده شرحال میگرفتم پرسیدم آقا شیکمتون کار میکنه؟گفت:ای بابا کار کجا بوده الان همه جونا هم بیکارن من که دیگه جای خود دارم. 2-یه مریض داخلی داشتیم اسمش صد تومنی بود یک هفته تمام پروندشو میبردیم مورنینگ(گزارش صبحگاهی که اساتید و دانشجویان میان و چندتا پرونده از بیماران بستری را بررسی میکنن و اینترن یا رزیدنتی که...
-
نتایج امتحان دستیاری
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389 00:43
رتبه های امتحان دستیاری اعلام شده .وحشتناکه .نمیدونم چی شده سطح نمرات امتحانی که مدعی هستن سوالاش فروش نرفته اینجوری شده. پنج شنبه امتحان دادیم.جمعه باطل شد .گفتند سوال ها فروش رفته دوباره امتحان دادیم خبری از کلید و جواب امتحان نبود بعد از 48 روز رتبه ها را دادن این بار نمیدونم چرا نمیگویند رتبه ها فروش رفته یک سال...
-
محسن
جمعه 27 فروردین 1389 23:33
من مدتی پزشک زندان بودم صبح تا ظهر میرفتم زندان و معاینه و ویزیت زندانی ها معاینه و ویزیت زندانیان جدید طرح ترک اعتیاد زندانیان و تجویز متادون و دارو قبلش یکم از نحوه دکتر آمدن زندانی ها را توضیح بدم 1-بیشتر زندانی ها که میومند دکتر به جای گفتن بیماری دستور میدادند که چی میخوان: زندانی:یه بسته بروف(بروفن)یه بسته چرک...