ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گاهی زندانیان از عبارات و اصطلاحاتی برای بیان درد و بیماریشون استفاده می کنند که آدم نمی دونه بخنده تعجب کنه جیغ بزنه
من اکثر زندانی های قدیمی تر اینجا را دیگر می شناسم و حتی مشکل و درد و داروی که باید برای آنها تجویز کنم مگر اینکه مشکل جدیدی داشته باشند .
گرگ زاده یکی از آنها است زندانی قدیمی و به قول خودش سابقه من تو زندان از همه این کارمند ها هم بیشتر است ماهی یک بار می آید بهداری تا قیافه اش پیداد می شود من نسخه اش را نوشتم که شامل بروفن-رانیتیدین-ویتامین سی-آ.اس آ.می باشد م یآید داخل .می گوید دکتر پروفیلشم نوشتی ؟می گویم گرگ زاده صد هزار بار برفن
این زندانیان جدیدالورود گاها در بدو ورود افسانه بافی های برای گرفتن قرص می کنند که مغز آدم دچار هنگ می شود
نمونه اول:
زندانی با گردنی کج و قیاففه ای مظلوم وارد می شود
من:مشکلت چیه؟
زندانی:شب پریا اذیتم می کنند
من:پریا؟پریا دیگه کیه؟
زندانی:پریا
من:اینجا زندان مردانه پریا کجا بوده
زندانی:نه به خدا پریا
من:تو خواب اینجور می شی.احساس خفگی می کنی؟
زندانی:آره
من:به خاطر استرس و اضطرابه
زندانی:نه پریا هستند خودم می دونم
من:ای بابا .بعد چی میشه
زندانی:بقیه بیدارم می کنند دعا می خونن برام تا پریا برن
من:منظورت جن هست؟
زندانی :جن نه ملائکه هستند
من:ملائکه که کسیو اذیت نمیکنن قبل خواب بسم الله بگو و بخواب (درمان بهتری به ذهنم نرسید)
زندانی:حالا قرص برام نمی نویسی؟
من:
عجب زندانیای پیدا میشن
یاد فرار از زندان افتادم
امیدوارم موفق بشی. یه سوالهایی تو ذهنم همیشه راجع به زندانیها بوده که اگر اشکال نداره بپرسم.
کسی اونجا خودش را مقصر میدونه؟؟؟ یعنی کسی هست بینشون که از این زندان درس عبرت بگیره و تغییر مثبت کنه؟؟؟
خیلی کم
دوست عزیز من لینک وبلاگ شما رو توی وبلاگم گزاشتم اگه لطف کنی لینک منو بزاری ممنون میشم این ادرس وبلاگمه تازه بازش کردم
http://gisokamand.mihanblog.com
سلام اپم با یه موضوع...
نمی دونم اسمشو چی بگم لطفا همه بیاید و نظر بدید به این کار بی رحمانه
بی اختیار یاد این ترانه افتادم : " ای قشنگتر از پریا، تنها تو کوچه نریا"
من همش 4 ماه با این جماعت سر و کله زدم......
خیلی وقتا ناراحت میشدم بخاطر مشکلات و حکم هایی که براشون صادر شده بود و در انتظار اجرای حکم بودن ولی گاهی اوقاتم از لفظ هایی استفاده میکردن که کلی میخندیدم.....انگار نه انگار که تا حالا اون کلمه به گوش مبارکشون خورده باشه.......
هههههههههه.......خدایی سوژه خنده ان
پریا گشنشونه
پریا تشنشونه
خدا به داد شما برسه البته ما هم حال و روز بهتری نداریم فقط فرقش اینه که اینجا همه به نظر سالمن اما فقط به نظر اینجوریه
به روزم
سلام دوست عزیز .
جالبه عجب ادمایی پیدا میشن.
یه پیشنهاد دارم واسه زیبا تر شدن وبلاگت .
اگه دوست داری برو توی سایت زیر یه قالب خوشکل انتخاب کن
http://avazak.ir
راستی www نداره ( بدون www بزن)
خوش باشی.
سلام

عکس دخترتون که یک ساله شده بود رو دیدم .
خیلی نازه , خدا حفظش کنه...
یه بوس از اینجا میفرستم براش
بوووووووووووووووووووووووس
چی میکشی از این زندانیا خدا بهت صبر بده
گاهی لازمه این جورجاهابودتابه بعضی دوستان و همکارامون گیرندیم که چرااینهمه آدم واذیت میکنن!!!!!!!!!!!!!
با سلام
پیروز باشید و سر فراز
یه پلاسیبو بهش می دادی دلش خوش باشه!
یه بار شوهر من به یکی گفت برام از بدیهیات نگو. طرف برگشت گفت پس فقط از خوبی هات بگم؟
سلام...اصلا نفهمیدم چطوری از لینک کدوم وبلاگ اومدم ...خیلی هیجان زده شدم وبلاگ خاطرات پزشک زندان...شوهر منم دکتره ولی از نوع تاجر یعنی فقط مدرک پزشکی داره ولی یه کار دیگه میکنه
تا الان ناراحت بودم ولی حالا که خاطرات شما رو خوندم می بینم همین کارش بهتره..در مورد ازمون دستیاری می دونم کار سختیه ولی برای اقا ها بهتره دیگه شهرستان میری جراحی و ارتوپدی و اورولوژی و اینا هم با امتیاز کم میتونی قبول بشی و دانشگاه ازادم که الان تخصص گذاشته دیگه بلاخره میشه یه جایی قبول شد...تلاش کنید..اشاالله خبر قبولیتونو بخونیم و خوشبختی و موفقیت خودتون و دخترتون و همگییییییییییییییییی
کل وبلاگتونو خوندم...
بااینکه ازاوضاع جامعه خبر داشتم اما بازهم غصه خوردم ....
خیلی غصه خوردم ...
برای دردهایی که گمون نمیکنم حالاحالاها درمان بشن...
ومهمترازهمه شون درد بی عدالتی های بزرگی گه منشا بیشتر درهای دیگه هم میشه...
راستی خیلی خیلی با مجازات اعدام مخالفم ...
کشتن انسان با حکم ومجوز دولتی...
به نظر من هیچ جرمی نباید مجازات اعدام داشته باشه
میشه شرایط رو طوردیگه ای کرد میشه کاری کرد که مجرمین نتونن دوباره به کسی دیگه صدمه ای ازهرنوعی بزنن...
اعدام فقط حذف صورت مسئله هست...
کاش کمی از موضع بخوربخورها وشاخ وشونه کشیدن برا امریکا واسراییل پایین بیان ویه فکری برای این جامعه درسراشیبی تند انحطاط بکنن..
سلام.
وبلاگم تازه تاسیسه.یه سر بزنید و اگه با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید.
این زندانی شما احتمالا خودش رو زده به اون راه....
درود جناب دکتر
بهزندانیان بگو همه ما زندانی ذهن خویشیم! زیاد نگران دیوارها نباشند
پریا هم پریای قدیم......
همراه با پریا به وبلاگ منم سر بزنید نیاز به راهنمایی شما دارم
vaallaah bandeh takhassossi nadaaram albatteh, vali taraf yeh nameh eskizo nist? Yaa in keh tavahhom daashteh baasheh?
سلام دکتر جان من هم سوال دارم. شما که در ارتباط با زندانی ها هستی فکر میکنی که چه چیزی زمینه ساز جرمشان است بی سوادی یا وضع بد اقتصادی یا نبود اهرمهای کنترل جرم؟ ضمنا شما را لینک کردم . به من هم سر بزنید خوشحال خواهم شد
اقای دکتر احتمالا به همین زودی منم بشم زندونی بیام ازتون کلوناز ودیاز بخوام...
من شاغل دبیرریاضی مادردوتا بچه کوچولو دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ریاضی تو دانشگاه ... هستم ...
ترم قبل ترم اخرم بود که درسی به نام نظریه گراف چهارواحدی جزو درسهام بودخوب خوندم اینقدر که نمره کامل بگیرم تا برافارغ اتحصیلی مشکل معدل نداشته باشم...
استاداین درس که رییس دانشگاه هم هست بهد یک ماه ونیم نمره هارو زده و برام نمره چهارلحاظ کرده بعد سه باررفت وامد به شهرمذکور ایشون راضی شد ورقه منو بازبینی کنه...
خودمم کتاب وسوال به دست خدمتشون رسیدم درحالیکه بات معاونانشون جلسه داشتن....
ورقه رودیدم که دوتاسوالعین کتابمو نمره نداده...
گفتم استاداینارو درست نوشتم....
گفت : نه من ده ساله این کتابو میگم تو میخوای به من یادبدی...
خلاصه کتابو گذاشتم جلوشو دید که عین کتاب نوشتم وحتی یه ذره جوابم باکتاب فرق نداره نمره اون دوتا سوال یک وشش دهم بود بهم میده یک ونیم میگم استادنمره ش یک وشش دهمه ها!
میگه نه یه کم جوابت باکتاب مغایرت داره!!!!!!!
خلاصه دودهم الکی ازم اینجا کم کرد...
رسیدیم به دوتا سوال سه یک دهم نمره ای که بازهردورو کاملا عین کتاب نوشته بودم...
دید که پیش معاوناش براش بدشده... شروع کرد به بیربط گفتن وفرافکنی که برو پی کارت فکرکردی اینجاهم اموزش پرورشه که نمره الکی بدن ومفتی بیای بالا خودتون تو اموزش پرورش گندزدین به همه چی وکلی بیسوادفرستادین دانشگاه ونخیر غلطه درحالیکه عین کتاب بود.... خلاصه اینکه نمره مو نداد... پادرمیانی معاناش هم نتیجه نداد ونمره من رو پنج کرددرحالیکه من ازچهارده نمره سوال همه شو درست نوشتم...
الان اولا نتونستم فارغ التحصیل بشم ومیمونم برای ترم بعدی....
دوما مشکل معدل برام پیش اومده....
اخه تورو خدا من اگه اینو بزنم بکشم حقش نیست...
تازه وقتی متوجه اشتباهش شده نه تنها به روی مبارک نیاورده کلی هم شاکی شد که شما به نمره الکی دادن تو اموزش وپرورش عادت کردین...
خلاصه مشکلات دستگاه عریض وطویل اموزش وپرورش رو هم انداخت گردن من....
الان دارم ازحرصم دیوونه میشم...
الکی الکی دارم هم یه فرصت شغلی بهترتو دانشگاه رو به خاطر اینکه نمیتونم مدرکمو ارائه بدم ازدست میدم...
بااین شرایط یه ترم دیگه باید به دانشگاه برم...
هزینه ووقت ایاب وذهاب و... هم بیارین روش...
تازه نمیدونم علت اینکارشون چیه...
من نه برخوردی باهاشون داشتم نه بی ادبی وبی احترامی بهشون کردم ونه هیچ چیز دیگه...
اخه چراباید الکی باهام اینطوری لج کنه وکلی مشکل برام درست کنه؟؟؟؟؟
لطفا توروخدایه راهی بهم بگین ...
تازه چون رییس دانشگاه هم هست نمیتونم بالاترازگل بهش بگم که ترم بعدی دوباره اینطوری نکنه....
اقای دکتر باور کنین دوست دارم خفه اش کنم بزنم بکشمش...
اخه من چیکارکنم...
منی که ورقه ام کامل کامله باید فارغ التحصیل میشدم...
پیشنهادکاری ازدانشگاه دارم به شرطی که مدرک فارغ التحصیلیمو بدم...
اخه من چیکارکنم...
چه جوری حقمو ازین ادم بگیرم...؟
یه تعویذ می دادی با گلاب و زعفرون بنویسه آبشو بخوره ...
بعد هم بهش می گفتین تنها تو کوچه نریا !
یعنی ازنظر شما هم من این ظلمی رو که بهم شده تحمل کنم ودم نزنم....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام چرا اعتراض کن
براش آنتی پریا مسی نوشتین!!!
اعتراض رو که سه چهاربارکردم...
میگم بعدچندین باراعتراض ورفت وامد به شهر فوق دوروز پیش برخورد فوق الذکر رو کردن...
شنیدم بانماینده اون شهرهم رابطه خوبی داره وابقاشده و قراره یکسال دیگه هم رییس دانشگاه باشه اونوقت من به کی ازایشون اعتراض کنم...
بدیش اینه نمیدونم ترم بعدی هم قراره بازهم اینکارو بکنه یانه....؟
خداییش بیخود نیست امار جرم وجنایت تو مملکت عدالت پرورمون اینقدربالاست...
اخه کی مثل من که دستش به جایی هم بندنیست... جزاینکه تو ذهنم هزاربارخفه اش کنم چاره ای ندارم...
avalan ke man asheghe neveshtehaye shoma hastam, man be vojode pezeshgi mesle shoma eftekhar miknam.
Dovoman !
دکتر فیرزوه گل سرخی va دکتر نفیس
shoma esm
nadarin? Nemifahmam chera bazi az in irania inghadr oghdeian, bala nesbate shoma :)
فوبیا منظورش نبوده؟
این خاطره شما منو یاد بخش روان انداخت ...
الانم چندتا از این کیسا تو آی سی یو داریم ...انقدم روی حرفاشون پافشاری می کنن که ادم یهو به خودش شک می کنه
سین لام الف میم !
به همین سادگی دعوتید!
تقدیر، تقویم انسانهای عادیست ....
تغییر تدبیر انسانهای عالی!
آرامش و صبر رد پای خدا در زندگی ست
آرزو می کنم زندگیت پر از رد پای خدا باشد
خداوندا زیباترین لحظه ها را نصیب کسی کن که ...
ریباترین لحظه هایش را برای زیبایی بخسیدن به لحظه های دیگران از دست می دهد.
"سال نو مبارک"
انشاالله سالی پر از خاطره های زیبا بسازی
http://hagheghat.persianblog.ir/
واقعا خدا صبر عیوب بهتون بده تا از پس این زندان و زندانیاشو همه بر بیاد.
نوشته هاتونو دوست دارم مطالبتون برام جالبن .اگه با تبادل لینک موافقید بهم خبر بدین...............مرسی