خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

دانش پزشکی و...فراری دیگر از زندان

امروز کوهی از بیمار داشتم زندان و دلیل عمده این حجم از بیمار هم ناشی از این می شد که زندانیان معتاد که بخواهند متادون مصرف کنند همه باید به  بند قرنطینه یا درمان بروند و بعضی از این زندانیان تحمل  خماری و بدن درد و ...را به رفتن به این بند ترجیح می دهند .

خوب تنها دیوار کوتاهی که می ماند پزشک است و درخواست قرص خواب و...برای چند شب و البته تمارض به بیماری و هزاران درد بی درمان برای گرفتن قرص خواب

در این بین تصور کن یک بیماری وارد شد که سلام و...که هیچ داخل نشده گفت گلوم چرک کرده و فقط یک آمپول نیاز داره

گفتم بنشین و معاینه کردم و اثری از چرک و..نبود

گفتم گلوت چرک نکرده و نیازی به آمپول نیست

گفت من از علم پزشکی سر رشته دارم و میدونم که گلوم چرک کرده و...

می گم چی خوندی از پزشکی

میگه تا سوم ابتدایی درس خوندم ولی از پزشکی سر رشته دارم

من

یک زندانی داشتیم سارق مسلح که چند وقت قبل با خودزنی وسیع و...به بهداری مراجعه و به بیمارستان اعزام میشه.بعدش بخش روان بستری می شود و از غفلت سرباز های بیچاره استفاده کرده بود و از بخش فرار کرده.

خطر در کمین است

معتادانی که متادون مصرف می کنند حالا از روی اجبار (مثل زندان) یا اختیاری وقتی ناگهان مصرف متادون را قطع کرده و مواد مخدر مصرف میکنند .چون با ید مقادیر زیادی ماده مخدر مصرف کنند اکثرا دچار مصرف بیش از اندازه شده و فوت میکنند.نمومنه اش زندانی ما جاسم آقا که برادرش بیرون زندان به دلیل مصرف بیش از اندازه مواد مخدر فوت کرده بود و ایشان هم برای مراسم برادر مرخصی گرفته و تا به بیرون زندان رفته مواد مخدر مصرف کرده و فوت کرده هفته این برادر و سوم جاسم تو یه روز برگزار شد

نظرات 17 + ارسال نظر
راثی پور دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 22:39 http://rasipoor.blogsky.com

سلام همکار عزیز.
بطور اتفاقی با شما آشنا شدم.
خدا به شما صبر جزیل عنایت داراد.
سر و کله زدن با بیماران عادی به اندازه کافی مشکلات خود را دارد تا چه سرد به برخورد با بزهکاران

باز هم بهتان سر می زنم

الهام دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 22:39 http://elham7709.blogsky.com

نوشته هاتون جالبه.
البته جسته گریخته خوندم اما تا به حال وبلاگی با این محتوا نندیده بودم!
آخه تازگی ها رو آوردم به وبلاگ خوندن...

آمیتیس سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 00:01 http://todream.blogsky.com

سلام دکتر
چرا به اون معتاد ایراد می گیرید دیگه در اون حد همه از پزشکی سر رشته دارند درس علوم کلاس سوم رو دست کم نگیرید.

نه ایراد نگرفتم
فقط گفتم گلوت چرک نکرده
حواسم به سر رشته اش از پزشکی و اینکه بدنش عادت به پنسیلین(به قول خودش) و یه بسته چرک خشک کن داره نبود

دکتر نفیس سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 00:56 http://drnafis.blogfa.com

فروتنی تا چه حد آخه ؟
یارو فقط به سررشته راضی بوده . با دیپلم می شه به وسطای رشته رسید... اصلا فوق تخصص ها که ته رشته رو هم رد کردن !!!!

این یعنی اینکه خانم دکتر
کسایی که میان و هی تز میدن این بنویس اونو بنویس و....اینا سر رشته دارن


تازه من موندم با وجود 75 میلیون دکتر تو این مملکت چرا همه مریض میشن اینقدر

گلدونه سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 07:48 http://tondokhond.persianblog.ir/

جفتشون راحت شدن خانواده هاشون هم همینطور

زری* سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 10:47 http://mydaysofveto.persianblog.ir/

ریشه همه معتادا اینطوری از رو زمین کنده بشه چی میشه؟؟؟؟

شهناز سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 11:41

سلام دکتر جون خسته نباشی و خدا قوت ای کاش روزی بیاد که مشکلی بنام اعتیاد در هیچ جای دنیا وجود نداشته باشه به امید آن روز

سارا سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 11:58 http://roman13882010

سلام آقای دکتر شاید تو فامیل این زندانی اون از همه باسوادتر بوده و بهش میگفتن دکتر، تقصیری نداره بیچاره

مامان دیانا سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 20:12 http://ourdiana.blogfa.com

فقط طلب صبر دارم براتون

نازیلا سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 22:07 http://florance.mihanblog.com/

سلام
خیلی وقت به وبتون سر می زنم ،وبتون جالبه ولی متاسفانه دیر به دیر آپ میکنید
شغل واقعا سختی دارید،انصافا خدا قوت

آنا چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 09:26 http://www.gandom1359.persianblog.ir

سوم ابتدایی...پزشکی...

فرزانه چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 16:44

سلام محل کار شما اینجور که به نظر میاد حیلی جالبه. مطمئنن هیچ وقت حوصلتون سرنمیره

خلوت دل جمعه 19 اسفند 1390 ساعت 19:40 http://khalvated.blogsky.com

خسته نباشی

leila شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 00:00 http://rozaye-door.blogfa.com

سلام
اولین بار اینجارو میخونم باید وب متفاوتی باشه
همیشه دلم برای اینطور آدما میسوزه
حالا نمیشه تو زندان به اینا متادون ندن
ببندنشون به تخت

ملوس شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 13:01 http://http://yasaminmorvarid.blogfa.com/

البته دلم نمی خواد بگم از مرگ کسی راضی هستم ولی فکر میکنم بعضی افراد مرگ هم برای خودشون...هم جامعه شون وهم اطرافیانشون خیلی بهتره!!!!
اینطور افراد هم اگر واقعا قصد ترک کردن رو ندارن وجز جرم وجنایت هنر دیگه ای ندارن همون بهتر که با مصرف دوباره مواد اززندگی نکبت بارشون خلاصی پیدا میکنن!روش خوبیه برای خلاص کردنه مجرمین خطرناک که معتاد هم هستن!

ساحل نشین پنج‌شنبه 25 اسفند 1390 ساعت 18:07

به قول بقراط:
پزشکان بزرگترین شکنجه گران تاریخ اند
چرا که انسان ا را به زندگی وادار می کنند.
---
دست میرزاد
قلم زیبایی دارید.

سرهنگ دوشنبه 7 فروردین 1391 ساعت 21:55 http://aghapoli3.blogfa.com

پس متادون متادون میکنن اینه !!!

مرگ تضمینی با متادون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد