ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ساعت 2 شب(دیشب)یه دختر خانم 16 ساله را آورده بودند درمانگاه با دل درد.شرح حال گرفتم پهلوی چپش درد می کرد و کمردرد داشت(دیسمنوره=قاعدگی دردناک)هر چی سوال کردم میگفت ندارم(تهوع-استفراغ-بی اشتهایی-پریود)دارو داشتم براش مینوشتم باباش گفت یه آزمایش بنویس ببینیم آپاندیسیت نباشه؟گفتم نیست آخه آپاندیسیت طرف راسته و این سمت چپش درد میکنه و درثانی هیچ علامتی به نفع آپاندیسیت نداره.با مادر دختره و یه راننده بودن برگشت به اونها گفت ((زورش ایاره بنویسه)) و به من گفت بنویس شاید مال این طرف چپش باشه؟دیدم فایده نداره بحث کردن و اصلا نمیخوان گوش کنن یه آزمایش براش نوشتم .رفتن و 2 ساعت بعد اومدن و بابای آزمایش دستش گفت ببنش.آزمایش طبیعی بود.بهش گفتم آقا من که گفتم آپاندیسیت نداره الکی هم اعصاب منو خرد میکنی هم اینهمه وقت همه را میگیری.گفت میخواستیم مطمئن بشیم که نداره حالا دارو براش بنویس.دارو نوشتم و رفتن که دارو بگیرن و من داشتم فکر میکردم دیگه از دست اینا راحت شدم که دوباره باباهه اومد و گفت :حالا سرم لازم بود براش نوشتین؟نمیشه نزنیم؟با عصبانیت گفتم هر کاری که خودتون میدونید بکنید که همون جواب اعصاب خردکن را دادن که شما دکترین.اینبار گفتم دیگه رفتن و من حداقل از دست اینا نجات پیدا کردم که دیدم مادر اومد تو مطب و گفت آقای دکتر این همیشه موقع پریود اینطور میشه این دارو ها که نوشتی ضرر نداره براش.داشتم دیگه منفجر میشدم .گفتم من مگه ده بار نپرسیدم که پریود نیست این در ها راهمیشه در زمان پریود نداره ؟گفت چرا منتها رومون نمیشد بگیم هست
2-یه پیرزنه با درد قفسه سینه ساعت 5 صبح اومد و بستری شد اسمش((زیاتی الماس))بود بهش گفتم مادر واقعان زیادی بود یا اسمت زیادی ؟گفت خیلی دختر بودیم من اخری بودم گذاشتن اسممو ((زیاتی)) گفتم پس چرا حداقل نذاشتن ((زیادی))که قشنگتر باشه آخه ((زیاتی )یه جوریه گفت بابام رفته سه جلت((شناسنامه))بگیره گفته (زیاتی) و اونا هم نوشتن (زیاتی)
من اینجا هم مینویسم
خوب زورشون ایاد بگن بتون!!!
زیاتی کلی باکلاس تره ها ! اما از کجا می دونستن آخریه؟
آخه باباش دختر زیاد داشته و این بیچاره بعد اینکه به دنیا امده زیادی محسوب میشده
سلام
زورش ایاره مال ولایت ما هم هستا
نکنه شما هم همولایتی هستین؟
هم ولایتی نه
ولی دکتر بختیاری ها تنها تو دیار شما نیستند
یعنی بیماری که درد قفسه سینه داره حال صحبت کردنم داره؟!
حالا دارو واسه دختره بد بود یا .........؟
اره بابا درد داشت زبونش که مشکل نداشت
اره مسکن بود دیگه واسش نوشته بودم
من اگه جای تو بودم دختره رو میخوابوندم کف درمانگاه آپاندکتومیش میکردم!!
آخی...قربون زیاتی برم من!!!چقدر بامزه بود!خوبه باباش موقع گفتن اسمش عطسه نکرده!وگرنه مینوشتن پرت زیاتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
می خوام نظرتون رو درمورد این سوالی که توی وبم مطرح کردم بدونم ...ممنون
حالااگه ازهمون اول براش آزمایش مینوشتین میگفت یه دل درد که آزمایش نمیخواد!
اره به خدا
یعنی خاطره هاتم یه جری هااااااااااااااا!!!!!!!
فکر نمی کردم تو این دوره زمونه دیگه کسی خجالت بکشه!!!!!!
عجبااااااااااااااااااااااااااااااااا
چرا
هنوز تو جاهای زیادی از ایران اینطوره
انقدر آدم حرصش میگیره اینا واسه آدم تعیین تکلیف میکنن!!!D:
(همچین حرف میزنم انگار واسه م سابقه داشته!!!)
انشاالله در آینده سابقه دار هم میشیمD:
cheghad chizaii ke nevshtin baram malmoose
..........
:(
حال من بد نیست غم کم می خورم
کم که نه... هر روز کم کم میخورم!!!
چند روزیست که حالم دیدنیست...
حال من از این و آن پرسیدنیست!!!
گاه بر روی زمین زل می زنم!
گاه بر حافظ تفال می زنم...!
حافظ دانا که فالم را گرفت...
یک غزل آمد که حالم را گرفت!
ما ز یاران چشم یاری داشتیم...
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم...!!!
دکتر خیلی وقته پست نذاشتیدا!!
خاطرات جالبی هستن
چه ناراحت کنندست حکایت بعضی آدمها!

اما در کل خوشحالم که به وبلاگتون بر خوردم
سر زنده و شاد باشی دکتر عزیز ؛ آرزوی موفقیت دارم.
عجب شغل اعصاب خرد کنی دارید

با خوندن اینا من جای شما عصبانی شدم
عجب مردم زبون نفهمی پیدا میشنننننن
خدا صبرت مید
ه!!!!
امروز شدیدا بیکارم ها اااااااا عجیبه . ولی بهتر دارم آرشیوت رو میخونم دکترجونم

دلم واسه خودمون میسوزه که هر ماه دچار چنین دردهای عجیبی میشیم.
تازشم مامان باباش خجالت کشیدن از چی؟ از یک درد طبیعی . بی ادبا.... هنوز هم تو ایران سنتی فکر میکنن
(پیام خصوصیست)
سلام
اینکه نوشتید اینجا هم مینوسید برای من باز نمی شه می شه لطفا لینکشو برام بنویسید
آخه آدم با کمر درد با "باباش" و یه راننده می ره مطب دکتر؟؟؟
فکر کنم از اونها بیشتر خجالت می کشیده تا شما. گرجه منم اگه بودم خودم نمی تونستم بگم.