خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

مثبتی ها

تا به حال شده دارید تو خیابان راه میرید و یه باره حواستون به صحبت های پشت سریتون جلب میشه و ناخوداآگاه و یا از روی کنجکاوی در حالی که به راههتون ادامه می دید سخت مشغول گوش دادن به صحبت های اونا بشید .

چند روز پیش توی خیابون داشتم می رفتم که صحبت های آدم های پشت سرم که یه زن و شوهر بودند با یه بچه و تو عالم خودشون حرف می زدنند جلب شد و من در حالی که به حرف های اونا که گاهی برام آشنا میزد گوش می دادم

مرد:این همونه

زن:خودشه

مرد:آره

زن:فحشش میدادی؟

مرد:نمی شد که

زن:تو دلت فحشش میدادی

مرد:دادم

زن:خیلی نامرده

مرد :نه خیلی

زن:قرص هم برات نوشت؟

مرد:میگفت هیچیت نیست

به اینجای مکالمه که رسید و اسم قرص و..به وسط اومد نا خوداگاه حواسم بیشتر جمع شد هر چی باشه قرص و دوا به ما مربوط میشه

زن:چرا ننوشت

مرد:ننوشت دیگه

زن:خودشه

مرد:شاید

کمی قدم هایم را آرام کردم که زن و مرد بهم رسیدن

مرد:سلام دکتر منو میشناسی؟

من:شما......

مرد:زندان بودم

زن:گفتی بودی شوهرم هیچیش نیست؟

من:یادم اومد  آزاد شدی؟

زن:چرا شوهرمو زندون کردی؟چرا گفتی هیچیش نیست

من:آزادش کردم کی من زندونش کردم

بعد از کمی صحبت مرد و زن می روند


مثبتی ها گروهی از زندانی های مواد هستند که مقدار خیلی کمی مواد مخدر همراه با تست مثبت اعتیاد دارند و اینها به زندان می آیند تا جریمه و یک ماه زندان را بگذرانند و چون اکثرا پول ندارند یک ماه تبدیل به دو تا سه ماه می شود و اینها اکثرا دچار بیماری و..هستند.

این مرده که بیمار اعصاب و روان بود هم جزو این دسته بود که روز اولی که تو ورودی ها معاینه شد مدعی بود که سه نوع سرطان داره که بعد که ازش خواستیم مدرک ارائه بده نسخه های چند متخصص اعصاب و روان و بستری و شوک و...داشت و بعد  با نامه به رئیس و قاضی و....و شرح بیماری و...آزاد شد

تو ولایت ما یه رسمی هست که مردای که مشکل اعصاب و روان دارند و به اصطلاح عامیانه دیوانه هستند را زن می دهند تا عاقل شوند -البته کسی منکر قدرت خانم ها و توانایی آنها نیست هر چند امروزه این بعد از قدرت خانم ها که قادرند یک مرد عاقل را در زمان کوتاه به یک دیوانه تبدیل کنند نمود بیشتری دارد-و این رسم نه تنها کسی را عاقل نکرده خود باعث معضلات بسیاری می شود 




نظرات 23 + ارسال نظر

×با خط آبی بروز بخند×

وبلاگی متفاوت

www.Blueline.Blogsky.com

آسیه یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 16:31

چه زن چه مرد اگه بد باشه نباید براش قدم بردارن که ازدواج میکنه خوب میشه....
ته چاه هستن یه نفر دیگه رو هم بدبخت میکنن و میفرستن ته چاه...

سارا یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 17:02

عجب مردمانی داریم ما. اگه کسی خواسته دلمون رو براورده نکنه بهش فحش میدیم. فرهنگی که انقدر بهش مینازیم همینه واقعا؟

*** یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 18:41


ﺁﻗﺎﻳﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﻗﺎﺩﺭﻧﺪ ﻳﻚ ﺯﻥ ﻋﺎﻗﻞ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺭﻩ

خبرنگار یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 20:06

سلام و عرض ادب و بس

متصدی جوان یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 21:58 http://banker.persianblog.ir/

دست گلتون درد نکنه... حالا دیونه کن هم شدیم دیگه

من یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 22:51

ع

من یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 22:51

سلام
تبریک به خاطر قرارداد جانشینتون توی زندان
امیدوارم مرکز ترک اعتیادتون به اندازه کافی پولساز باشه

کیهان دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 11:01 http://mkihan.blogfa.com

درود
زنان اگر بخواهند می توانند بهشت را به جهنم و جهنم را به بهشت تبدیل کنند! این را یادت باشه دکتر جان

شیدا دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 12:08 http://alpha-beta.persianblog.ir/

برای مردان متاهل دیوانه شما که از این مملکتید چی تجویز میکنید ؟

آلاله دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 13:16 http://alalehandmani.blogfa.com/

البته کسی منکر قدرت خانم ها و توانایی آنها نیست هر چند امروزه این بعد از قدرت خانم ها که قادرند یک مرد عاقل را در زمان کوتاه به یک دیوانه تبدیل کنند نمود بیشتری دارد-

این جمله به شدت لایک داره

شکیبا دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 13:23 http://sh44.blogfa.com

سلام
تو ولایت ما هم متاسفانه این رسم هست
و متاسفانه شاهد مورد دوم هم هستیم دیوانه شدن مردان عاقل توسط زنان و برعکسش هم بوقور یافت میشه
دنیا وارونه شده

ساینا دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 14:37

اقای دکتر من عاشق دختر کوچولوتم از اون بنویس

نیکو دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 21:45 http://nikoo55.blogfa.com/

شاید
تابلوی آرزوهای من ساده س
با خدا این جاست آپم
سیب باشید[گل]

فاطمه دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 22:12

سلام خسته نباشید. خوب مینویسید حیف که دیر به دیر

نیکا سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 02:35 http://colorsofawoman.blog.com/

با این حساب خدا هر دوشون رو شفا بده
رو دست هم بلند شدند

نــســتــرטּ سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 23:38 http://2NYAYE-SARGARMI.BLOGFA.COM

چه جالب !!! : )

مریم چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 10:08 http://epmtyroad.blogfa.com

راست میگید .. خانمها از وقتی که یه پا مرد شدند از قدرتشون یه طور دیگه استفاده کردند ... :(

یه دوست چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 12:16

سلام دکتر خوبین ؟ خانواده محترم خوبن ؟ چرا نظر قبلی من رو تائید نکردین ؟

سلام
مرسی از لطفتون

دوست بزرگوار جناب پزشک زندان
رسما"از شما دعوت می شود تا در "جشنواره بزرگ کتابخوانی مجازی"شرکت فرمائید.
مایه مسرت ما خواهد بود اگر به عنوان همکار افتخاری در اجرای این جشنواره همکار ما باشید


آقا این جمله آخریه نامردی بود!!

میس بامداد سه‌شنبه 12 دی 1391 ساعت 00:03 http://www.dochar24.blogfa.com

روانشناسی که من باشم ـدر آینده ـ
این روز مرگی هارو برام خوندنی میکنه شغل سخت و خطرناکی دارید

فضایی سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 12:42 http://www.crazywriten.mihanblog.com/

نمیدونم این باور از کجا اومده که ازدواج شاهه همه درمانهاست
http://crazywriten.mihanblog.com/post/170

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد