ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
البته استفاده از لقب جانور -جاندار-و یا حیوان که گاهی شما برای نشان دادن شدت تنفر از فردی استفاده میکنید در این مورد شاید به طور کامل نتواند ویژگی های این فرد را که قصد بیان قصه اش را دارم بیان کند
26 ساله به جرم مزاحمت و مصرف مشروبات و..زندان است دوران محکومیت تمام شده و قبل از به خانه رفتن باید تعدادی ضربه شلاق هم نوش جان کند.ما که شلاق نخوردیم ولی کسانی که خوردن و باتوجه به شغل من بعدش مراجعه کردند برای گرفتن مسکن و...دیدیم که چه جور هستند و چه می کشند یعنی حداقل باید 2-3 روز روی شکمت بخوابی و آه و ناله کنی
وای این مورد شگفت انگیز بعد از خوردن شلاق و تصفیه حساب با زندان همین که از در زندان خارج میشود به دختری که مزاحمش بوده زنگ میزند که آره من از زندان آزاد شدم و سرم به سنگ خورده و پشیمانم و از اینکه مزاحم شما شده بودم عرق شرم بر پیشانیم جاری است و این مدت زندان من فهمیدم که چقدر کار زشتی کردم.بیا و من را حلال کن .چون قصد ازدواج دارم و عذاب وجدان دارم هدیه ای خریده ام بیا و بگیر و من را حلال کن.
شاید بگویید عجب احمقی بوده این دختره که این حرفها را باور کرده ولی خبر ندارید از زبان چرب و شیطان صفتی بعضی ها
دختر بیچاره قبول میکند که او را ببیند و حلالیت اعلام کند به این امید که دیگر این دست از سرش بردارد.
جانور قصه با دوست دیگرش که در شیطان صفتی دست کم از خودش ندارد هماهنگ میکند و ساعت 3 سرقرار هستند و دختر بیچاره تا می آید بفهمد چی شده میبیند که ماشین حرکت میکند و سر از بیابان در میورد آنها به دختر تجاوز میکنند و......
خوشبختانه این دو نفر زود دستگیر شدند و مجازات شدند که ماجرای آنها در این پست گفته شد
ذات بعضی از آدما هیچوقت عوض نمیشه.
اختلال شخصیت ها و بخصوص اختلال شخصیت ضداجتماعی در این افراد ذکر شده، به همین راحتی ها انسان درستکار و با اخلاقی نمیشن
سلام
بی مقدمه
چند تا پست خوندم داغ دلم تازه شد حرف دلم رو زدی بد رقم منم از کار کردن تو زندان کلافه شدم خیلی وقتا با خودم میگم با زندان قطع رابطه کنم بازم نمی شه
یک تربیت سرشاراز خشم و نفرت چنین طبیعتی را برای فرزند رقم میزند.گذشته کثرت اولاد بود و عدم تربیت یا گاها تربیت ناقص.و الان والدین تنها نیاز کودک را رفع نیازهای مادی میپندارند بی اینکه یادشان بیاید تربیت ربطی به امور مادی ندارد...
خدای من!!!!
دختره چرا باور کرد؟؟؟
دختره حقش بوده...یه ذره فکرمخوب چیزیه...
حقش بود.بی صفت نامرد.
حقش بوده اون شلاق ها
از این جونورا زیاده اینجا دکتر جون.
2 تا افغانی آوردن برامون به جرم تجاوز به 9 نفر و ازاله بکارت یه دختر 13 ساله.
خیلی سخته دکتر که 2 تا حیوون جلوت وایساده باشن و مامور آگاهی از کثافت کاریاشون برات تعریف کنه و لبخند اون سادیسمی ها رو ببینی.
مطمئنم به اینجور سوژه ها زیاد برخورد کردی.
با این تفاوت که شما سوگند خوردی برات فرقی نکنه بیمارت کیه و در هر صورت برای نجات جونش تلاش میکنی ولی ما همچین قسمی نخوردیم و برات بیمار درست میکنیم از همون عوضی ها.
ما که نتونستیم تحمل کنیم و از سربازای دژبانی بگیر تا سربازای بازرسی و گارد همه ریختیم سرشون.
حتی خبر شدم بچه های گارد حاضر شدن پلمپ هواخوری رو بشکنن و این آشغالا رو خیس کردن انداختن تو هواخوری.
فرق ما با شما اینه که ما میتونیم عقده ای که از اینا رو داریم رو روشون خالی کنیم بدون ترس از عواقبش چون وظیفمون همینه.اما شما نمیتونی از این راه دلت رو خنک کنی.
در کل میفهمم دردت رو دکتر.یه جورایی هم دردیم.
کدوم زندان دکترین؟
مشکل این نادانی هست .نادانی هم جز دانایی هیچ دارویی نداره . حتما وقتی شلاق خورده از دختره دیده و خواسته به خیال خودش انتقام بگیره .
کدوم زندان دکترین شما؟
دلم به حال کسانی که بیگناه تو زندانند یا اینکه یه جورایی از جبر زمونه اون توئند میسوزه وقتی میبینم یه همچین جونورایی بعد چند سال حکم ازادی میگیرن
سلام
وبلاگتون جالبه
خاطرات یک پزشک زندان باید خیلی خواندنی باشه
به وبلاک من هم سر بزنید
خوشحال می شم
سلام خوبین
میگم دختره چه جوری جرات کرده تنهایی پاشه بره پیش مزاحمش؟ نگفت شاید بخواد تلافی کنه و بلایی سرش درآره؟ البته شایدم به قول دکتر زبون طرف زیادی چرب و نرم بوده ولی یه مقدار احتیاط بیشتر به نظرتون لازم نبود؟
سلام
دکی اینها رو چطوری آویزون میکنند در زندان ؟ احساسی هم اون موقع دارند ؟
سلام همسر من هم دوران سربازی پزشک نیروی انتظامی بوده چیزهایی که تعریف میکند ادم رو شوکه میکند. ولی تعجب میکنم از این دختر خانمی که این همه مشکل داشته و باز تنهایی بلند شده به سراغ چنین آدمی آمده؟
عجب انسانهای پستی بودند.