خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

داستان های دیگر از زندان

حرفه ای ها

تعداد زیادی مریض داریم که همه تو راهروی بهداری منتظر هستند ولی مشکلی هست .در اتاق پزشک قفل شده و به هیچ وجه هم باز نمی شه انگار کلیدی که هر روز این درب را باز می کرد اینبار قصد ندارد که درب را باز کند .یه نگاهی به زندانی ها می اندازم و یه نگاهی به دری که باز نمی شود و پذیرش بهداری تمام تلاشش را میکند که این در را باز کند ولی انگار که از توانش خارج است.به وکیل بند میگم کسی از اینها نمی تونه در را باز کنه که یکی از زندانی ها جلو میآید

دکتر بزار من بازش میکنم .ناسلامتی ما سارق مسلح بودیم و دستمونو تو این راه گذاشتیم و اشاره به انگشتای قطع شدش میکنه و شروع میکنه به ور رفتن باقفل

یکی دیگه میاد جلو میگه این فقط با زور اسلحه میتونسته سرقت کنه و با اسلحه قفل باز میکرده  مال این حرفها نیست و خودش شروع میکنه به ور رفتن باقفل ولی تلاششش بی فایده است

یکی دیگه میاد جلو میگه:فکر کردی این در هم موتوره که بدزدی. بده من کار تو نیست من عمرمو تو دزدی و باز کردن قفل را گذروندم .به طرز عجیبی با چند ثانیه ور رفتن به قفل و کلیدی که توش گیر کرده در را باز میکنه.


نظرات 10 + ارسال نظر
بهار جمعه 11 آذر 1390 ساعت 15:04 http://en-qolt.blogsky.com

نشنیدی از قدیم گفته ن:
کودک ایرانی: بااااااااااهوش!
کودک ایرانی: باااااااااااااستعداد!

شهناز جمعه 11 آذر 1390 ساعت 15:27

مثل همیشه نوشته هات قابل توجه و تامل برانگیزه
متشکر و موفق باشی .

سیمین جمعه 11 آذر 1390 ساعت 22:04 http://s-shams.persianblog.ir/

مورد آخر که واقعا از کارش پشیمون شده

vagrant جمعه 11 آذر 1390 ساعت 23:12 http://www.vagrant.blogsky.com

عجب !
فک کنم جای خوبیه اینجا
بازم میام
موفق باشی

گلدونه شنبه 12 آذر 1390 ساعت 08:39 http://tondokhond.persianblog.ir/


به این میگن ادم اقتصادی همونی رو میگم که پولای مردم رو سپرده کرد هبود فک نکیند با شما بودم که که کلدساز نیاوردین

دانشمنگ شنبه 12 آذر 1390 ساعت 12:58 http://daneshmang.blogfa.com/

سلام
چه پشتکار و اعتماد به نفسی داشته یارو...
امان از هوش و عقلی که تو این راه ها به کار انداخته بشه

امیر حسام یکشنبه 13 آذر 1390 ساعت 08:56 http://bimoghadame.blogfa.com/

سلام ؛

جالب بود.

ستاره مشرقی دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 09:19 http://www.dastnevesht.persianblog.ir

دکی یه وقت ازاینا کاریادنگیری
وقتی یاروداشت درو وامی کرد توخوب بادستات جلوی چشمتو گرفتی که یه وقت ترفندی یادنگیری دیگهههه؟

چکاوک چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 18:28 http://www.rahgozari-az-kavir.blogfa.com

ما اصلا خونه نیسیم کوچه علیچپیم

شیما جمعه 18 آذر 1390 ساعت 16:03 http://electrooooon.blogfa.com

هر کسی را بهر کاری ساختند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد