خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

فریاد رسی هست؟

قصه درد 

 مرکز ترک اعتیاد که کار میکردم یه پسر 18 ساله که قیافه اش خیلی بچه تر می زد برای ترک آمده بود .معتاد به هروئین و از خانواده ای نا به سامان و می شد حدس زد که به زودی از زندان سر در خواهد آورد.

گذشت تا اینه ماه قبل توی ورودی های جدید زندان بود که به خاطر (مثبتی) گرفته بودنش و به زندان مواد مخدر منتقل شده بود.

دو روز پیش که بهداری زندان بودم آوردنش که دکتر این دچار توهم شده و....و من در نگاه اول متوجه همه چیز شدم .وحشت و ترس از سر و روی این بچه بیچاره می بارید چند دقیقه ای توی اتاق پزشک بود .بهش اطمینان دادم که می خوام کمکش کنم .مردد بود و وحشت زده .جوابهای سر بالا میداد و اشک بود که از چشمانش سرازیر می شد 

ده دقیقه گذشت که به  من اعتماد کرد و به حرف آمد .......................

ماجرای دردناکی است این قصه .

گفت که  چند نفر تو زندان اذیتش کردند و.......و اشک و وحشت و درماندگی بود که من میدیدم

تنها کاری که میتوانستم بکنم .با مدیر داخلی زندان حرف زدم بند این زندانی عوض شد به یه اتاقی که امنیت داشت منتقل شد . با اون دو نفر برخورد میشه .با روانشناس حرف زدم و روانپزشک تا این نوجوان معاینه بشه.

ولی خودم هم میدانم که  اینها همه نوشدارو است بعد مرگ سهراب و خطر تجاوز و آزار جنسی در کمین خیلی های دیگر هست و...................


پی نوشت:

1-مثبتی کسانی هستند که مقدار بسیار کمی مواد مخدر همراه دارند و تست مثبت اعتیاد که متاسفانه اینها جدیدا به زندان منتقل میشوند و یک ما یا دوماه زندان  هستند و آزاد می شوند و تنها رهاورد این زندان رفتن برای اینها این است که با دهها درد دیگر زندان را ترک میکنند همین


نظرات 23 + ارسال نظر
گلدونه سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 16:29

آه دکتر قلبم به درد اومد چقدر متاسف شدم حالا این بدبخت که معتاد شده حالا از زندان که آد بشه به انواع دیگر بیماری روحی هم مبتلا میشه
واقعن کجاست عدالت اسلامی که اینها سر میدن؟

نمیدونم

نشمیل سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 16:30 http://http://www.banoooomir.blogfa.com/

این سیستم خیلی وحشتناکه مثل دخترهایی که برای بد حجابی یا امثال اینا میگرین به زندان انتقال میدن که زمینه هر جرمی براشون بشه
گل دخترت خوبه؟

مرسی دستبوسه

نیلوفر سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 19:00

وای چقدر وحشتناک... معلوم نیست به کجا داریم می ریم...حالا کی می خواد جواب این درد روحی و روانی رو بده...فکر کنم طرف تا اخر عمرش نتونه با این فاجعه کنار بیاد

دکتر پرتقالی سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 21:33 http://dr-orange.blogfa.com

فکر میکنم واقعا کشش ندارم تهی شدن این آدمهارو ببینم

راماو چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 01:22 http://dr-ramaw.blogfa.com

چقدر وحشتناکه دکتر...

چرا باور نمی کنن معتاد مجرم نیست و فقط یه بیماره؟!


راستی! شغل جالبی دارین. حداقل میتونین با حرفاتون به آدمای دردمند جامعه کمک کنین...

خیلی از وبلاگتون خوشم اومده.

لینکتون کردم. شما هم اگه خواستین...

یک محمد هستم چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 07:13 http://yekmohammad.persianblog.ir/

مثل همیشه اموزنده نوشتی و تاثیر گذار.

فرزانه چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 09:58

سلام دکتر عزیز
همین که کسانی مثل شما توی مملکت ما هست دلگرم کننده است. پایدار باشید

معمولی چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 10:16 http://www.pezeshktanha.blogsky.com/

دکتر عزیز عجب جایی شما کا رمی کنید، خدا صبر به شما دهد. پاینده باشید دوست عزیز.

مریم چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 14:15 http://e-hadieh@blogfa.com

عجب صبری دارید شما
عجب دردی داره آن جوان
چی میشه گفت واقعاً!!

آنا پنج‌شنبه 21 مهر 1390 ساعت 12:28 http://gandom1359.persianblog.ir/

ساغر 1دختر ورنا پنج‌شنبه 21 مهر 1390 ساعت 12:31

چه فایده!!!!

آثار روانی این تجاوز تا آخر عمر با او همراه خواهد بود ولی شاید براش درس عبرتی بشه که دیگه طرف مواد نره که پاش به زندان باز نشه

sherry پنج‌شنبه 21 مهر 1390 ساعت 21:19

سلام دکتر
هر از گاهی به بلاگت سر می زنم و همه ی مطالبی که هنوز نخوندم را می خونم، ممنون که زحمت می کشی و در حد توانت به دیگران از خبرهایی که می دونی، آگاهی می دی.
امیدوارم سالم و سلامت باشی و در کارهات موفق

شهناز شنبه 23 مهر 1390 ساعت 14:16

سلام دکتر جان مگه زندان نگهبان مسئول و مشاور نداره که این اتفاقات توزندان میافته واقعآ نمیدونم چی بگم دارم جای بسی تاسفه

سارا شنبه 23 مهر 1390 ساعت 15:24 http://roman13882010

سلام دکتر خوبین.. چه دردناکه، ...

مرجان یکشنبه 24 مهر 1390 ساعت 00:01 http://goleponeh65.blogfa.com/

سلام. واقعا متاثر شدم .چندوقت پیش من پیشنهاد دادم (تو وبلاگم)هر کس خاطره ای از چت داره بگه .یه دختر داستان زندگیش اونقدر تکان دهنده بود که من واقعا ناراحت شدم .دختری که در 12 سالگی بهش تجاوز شده بود.ومتاسفانه الان هم درگیر مسائل جنسی بود. عکسشو برام فرستاد صورت بسیار غمگینی داشت . واقعا یه انسان تباه شده بود.نمیدونم باید چی گفت .....

پریسا یکشنبه 24 مهر 1390 ساعت 13:07

واقعا فاجعه ست...

داهول یکشنبه 24 مهر 1390 ساعت 13:21 http://dahool.ir

سلام دوست عزیز؛
وب قشنگ و با حالی داری، مطالبت هم با محتواست.
من داهولم، از این که افتخار دادی و حرف ام رو میخونی خوشحالم، فکر کنم ارزش اینو داشته باشم که یه بار به هم سر بزنی! درسته ما همدیگرو نمی شناسیم و تا حالا هم و ندیدیم ولی خوب همیشه همین طوری آشنائی ها شروع میشه و بعد دوستی های محکم رو شکل میده، حرف های زیادی برا گفتن دارم، حکایت های تلخ و شیرین گذشته که به درد آینده می خوره؛ بهت از همه چیز میگم: سیاست، فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و ....؛ حرف بیخودی هم نمی زنم، درسته تازه به دنیا اومدم و هنوز بچه ام، ولی حرف ام حرف های بزرگتر هاست بعضی هاشو شنیدم، بعضی هاشم خوندم، یه کمیشم دیدم، بهت قول میدم بیشتر حرف هام رو تو هیچ سایتی پیدا نمی کنی، چون کشاورزی که منو ساخته سعی می کنه از لا به لای کتاب ها حرف های تازه برات در بیاره، رو هم رفته فکر می کنم مترسک خوبی ام، لا اقل ارزش یه بار دیدن رو که دارم ... !!!!!

دکتر ژیلا دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 14:03 http://www.drjila.com

درود

خیلی تاسف خوردم اما یه سوال، دکتر چطور مسولین محترمی که قوانین جدید وضع می کنن و هر روز یه تصمیمی می گیرن پشت تصمیماتی که می گیرن چه تفکری هست؟ اصلا تفکری هست؟ چرا کارشناسانه قانون وضع نمی کنن؟
شما نمی تونید مداخله ای کنید؟

آرام جان سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 08:40 http://aram-jan.blogfa.com

سلام!
واقعا متاسف شدم!

ترنم سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 19:08 http://nimeiemordad.blogfa.com

وایییییی

دکتر نفیس سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 22:17 http://drnafis.blogfa.com

مگه توی زندان فضای خصوصی وجود داره که بتونن این بلا رو سر بچه بیارن ؟

جهان دیده یکشنبه 4 دی 1390 ساعت 11:48

گلدونه خانم

این مساله مختص زندان های کشور ما یا جهان سوم نیست توی تمامی زندان های دنیا این اتفاقات می افته توی فیلم های سینمایی کاملا مشهوده حتی شنیدم که توی زندان های زنان هم همجنس بازی و آزار و اذیت دیده می شه

این مسائل زیاد به کشور و دین و غیره ربط نداره زندان معمولا جای آدم هایی است با فقر فرهنگی مفرط و جداسازی اینها هم کار آسانی نیست ......

یک نفر که به خاطر چک یا مهریه می افته زندان با این اراذل و اوباش یکجا می مونن و معلوم نیست سالم بیان بیرون .......






saz چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 10:21

پزشک زندان درود...قصه های زندانت تلخ .دل نشین وتاثیرگذاربود...میخواهم ازتو تشکرکنم وبابت احساس مسئولیتت به تو تبریک بگویم...خوشحالم که تو هم باتخصص وهم با قلمت مداوا میکنی...امیدوارم سلامت و در ارامش باشید همیشه
بااحترام:saz

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد