خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

آلزایمر می گیریم

1-تلفنم زنگ میخوره بعد از کلی حرف زدن هنوز نمیدونم اون که داره حرف میزنه کیه؟

2-رفتم رستوران یکی پا میشه میاد بعد کلی احوال پرسی و.. میگه نشناختی منو ؟

میگم زندان نبودی؟

مثل اینکه طرف را برق 3 فاز بگیره میپره بالا .دکتر شوخی میکنی؟

من فلانیم الانم هم فلیپین  دارم درس میخونم

خودم جمع و جور میکنم .میگم شوخی کردم

میگم تو فلیپین تسبیح و انگشتر از کجا میخری؟ 

3-مرده با پسرش اومده کلینیک میگه دکتر میشناسی؟

هر چی فکر میکنم هیچی یادم نمیاد

میگه بابا تو مجتمع ...همسایتون بودیم

4-زندانی میگه دکتر فلانی را میشناسی؟

میگم چطور؟

میگه گفته زنگ زدم به دکتر ...(یعنی من) سفارش کردم

ولی این مورد خدایی نه طرف را می شناختم نه زنگ زده بود

5-پسر خواهرم زنگ زده کی میایی خونمون؟

میگم شما؟

میگه:ای بابا باز که قاطی کردی دایی

6-دوستم زنگ زده میگه بابا من فلانیم چرا تحویل نمی گیری و..

منم واسه اینکه کم نیارم 

میگم:تو از کی تا حال مودب و با شعور شدی اینطور مثل آدم حرف میزنی.

شناختم منتها باور نمیکردم تو  باشی

7-کلا این روزا آلزیمر گرفتیم اساسی


 -یه راه حل خوب هم واسه از سر وا کردن آدم های که گیر میدن که من شما را قبلا کجا دیدم و... پیدا کردم تا این جمله را میگن من میگم:قبلا تو زندان نبودی

طرف هم در یک ثانیه قید آشنایی و غیره را میزند و غیب میشود


نظرات 27 + ارسال نظر
مالزی نشین سه‌شنبه 11 مرداد 1390 ساعت 19:04 http://mn64.persianblog.ir

تست میکنیم! یک دو سه! (چیطو کامنت خصوصی بذارم خب؟)

لینکتون کردیم دم دست باشید هی نیاییم تو وبلاگ قبلی هی ببینیم باباد آخه مگه ما میخواهیم بریم مالزی

ناهید کوچولوو سه‌شنبه 11 مرداد 1390 ساعت 19:08 http://mohandes-kocholooo.tk/

برای چی فکرت مشغوله این همه ؟

ساندر غریب! سه‌شنبه 11 مرداد 1390 ساعت 23:19 http://sander.persianblog.ir

ایول عجب روش خوبی! مرسی! گرچه اینجا هیچکس منو کلا نمی شناسه تو این دیار غربت!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 00:25

مرحله قبل از آلزایمر ، آلمایزره

helia چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 01:47 http://www.000talagh000.blogfa.com

رها(من و نمی دونم) چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 03:48

خب دیگه سنی هم ازتون گذشته!!!!

رها(من و نمی دونم) چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 03:50

راسی چه باکلاس شده تاییدی شده؟!
در ضمن یه چیزی؟!!! ببخشیدا بهتون بر نخوره ولی اینجا قبلا باحال تر بود!!!! الان خیلی انگاری شما بی حوصله شدید این رو وبلاگم تاثیر گذاشته!!! البه این روزا کمتر کسی اعصاب داره

چی بگم آخه

گلدونه چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 08:54 http://tondokhond.persianblog.ir/

اوه دکی راهکار خودت از همش بهتره

مرسی

شهناز چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 11:50

سلام دکترجون ما هم به همین درد گرفتاریم متاسفانه از مشغله فکری زیاده .

نوید چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 13:17 http://www.navidamiri22.blogfa.com

سلام.دکتر منو میشناسی؟!!

زندانم نبودم.اصلا معرفی نمیکنم تا بهم سر نزنی....

واقعا نبودی زندان ؟مطمئنی؟

دخت خورشید چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 18:35 http://www.faqhat.blogfa.com

سلام دکتر خیلی جالب بود
منم از این به بعد اگه تو همچین شرایطی گیر کردم به طرف میگم من شما رو قبلا بیهوش نکردم ؟!

سامان چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 21:39 http://parsitel2.blogsky.com

از شما دکترا هیچی حتی آلزامیر هم بعید نیست.شوخی کردم.میخواستم بگم بیا برای اینکه بازدید وبلاگامون بیشتر بشه با هم تبادل لینک کنیم اگر موافقی تو هم مثل همین نظر به من خبر بده تا لینکت کنم.منو با عنوانهاو آدرسهای زیر لینک کن من هم توی هر دو وبلاگ تو رو لینک میکنم:

عنوان وبلاگ ۱ : عجایب جهان-داستانهای زیبا
آدرس:parsitel2.blogsky.com

عنوان وبلاگ 2:مطالب جالب حقوقی
آدرس:parsitel.blogfa.com

یک دکتر پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 00:03

در حالی که دوره پزشکی عمومی و خدمات تخصصی در برخی رشته ها علی رغم جذب برترین استعدادهای کشوری بعلت سیاستهای غلط وزارت بهداشت سیستم شکست خورده ای است،آخرین ضربه به نظام سلامت و پزشکی کشور با تصویب دکترای حرفه ای فیزیوتراپی نواخته شد. این افراد که با تصویب کوریکولوم پس از 4 سال لیسانس و 2 سال تکمیلی" متخصص" شده می توانند در رشته های نورولوژی، ارتوپدی، روماتولوژی، طب فیزیکی و طب ورزش و حتی قلب و ریه بیمار ویزیت کرده به ارزیابی و... بپردازند. ، شناسایی ، پیشگیری و درمان
در حالی که در حال حاضر دوره های فوق لیسانس و دکتری رشته فیزیوتراپی موجود می باشد. عقده پزشک شدن و آویزان کردن گوشی بر دل این افراد که با رتبه های آنچنانی وارد مقطع کارشناسی می شود سنگینی می کند. بجاست با مطالعه کوریکولوم رشته مذکور و اطلاع رسانی به همکاران جلو این ننگ را بگیریم یا به فکر شغل و عنوان آبرومندی باشیم.

غلام خان پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 10:19

دکتر جان آلزایمر رو بفروش زانتیا بخر. خیلی بهتره

تازه ماشین خریدم کاش زودتر میگفتی

tt پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 10:37

می خواهم یک چیزی بنویسم که در واقع کامنتی برای این مطلب نیست، فقط چون بلاگت خواننده زیاد داره فکر کردم بنویسم هم چند نفری بخونند هم شاید خودت خواستی چیزی ازش بنویسی.
حتما همه شنیدید که به زودی شاید تا حدود 6 ماه دیگه در ایران قرار هست اینترنت داخلی راه بندازند و ارتباط ایرانیان داخل ایران را با جهان قطع کنند. به این شکل دیگه هیچکس از طریق نت نمی تونه با داخل ایرانی ها مرتبط بشه و داخل ایران هم راهی برای ارتباط نتی با خارج از ایران و سایت های خارجی نداره. کسانی که با دوستان خارج ایران آشنا هستند از طریق نت، سعی کنند شماره ی تماسی چیزی به غیر از نت از هم بگیرند که بعدا راهی نخواهد بود.
آیا شما که در ایران هستید هیچ فکری به حال این موضوع کردید؟ اتفاقی که پس از انتخابات دو سال پیش رخ داد به دلیل دسترسی هر چند با مشکلات اما به نت جهانی باعث شد که دنیا از حال و روز جنبش آزادی خواهی ایران با خبر بشه، اما اگر این نت داخلی راه بیوفته دیگه به این شکل این خبر رسانی ها ممکن نخواهد بود و وضع ایرانی های داخل بدتر میشه. امیدوارم راه حل تکنولوژِیکی خوبی وجود داشته باشه تا ایران بیش از پیش به این شکل زندان و بدتر سیاه چال فراموشی تبدیل نشود.

امیدوارم سلامت باشید آقای دکتر و آلزایمر نگیرید. مشغله ی زندگی همه رو یک جوری گیج کرده و بی حواس.

Girl پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 16:59 http://1place4myself.blogfa.com‏/‏

نرگس پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 18:12 http://www.kho0namo0n.blogfa.com

واجب شد یه دوره بیایم تو زندان کار کنیم!!!!!!!!!!

ساغر ۱دختر ورنا جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 06:26 http://vornayan.blogfa.com

دکتر جان من قبلا شما رو جایی ندیدم؟

زندان بند نسوان نبودید؟

دکترژیلا جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 10:47 http://drjila.com

درود
وای خیلی جالب بود
فکر کنید یه نفر ندونه شما پزشک زندان اید...
مویز بخورید دکتر

مانلی جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 12:38 http://notepad.persianblog.ir

دکتر ما رو که میشناسی که؟ ;)
از وبلاگ نویسای علاف روزگارم ها! گفتم اگه یادت نیس یادت بیاد

زندان نبودی قبل از مالزی رفتن؟

نیکول شنبه 15 مرداد 1390 ساعت 04:04 http://colorsofawoman.blog.com/

این روزا همه آلزایمردارن
ما هم راستی منم یا زندان بودم یا وبلاگتون رو قبلا تو لیست بلاگ هام داشتم قبل از فیل. تر شدنم

ساغر ۱دختر ورنا شنبه 15 مرداد 1390 ساعت 10:41 http://vornayan.blogfa.com

چرا خودشم

منجوق شنبه 15 مرداد 1390 ساعت 11:34 http://manjoogh.blogfa.com/

اینها از عوارض عیالواریه نگران نباشید

nili یکشنبه 16 مرداد 1390 ساعت 02:50 http://nili73.blogfa.com/

سلام
این خیلی جالبه که یه پزشک الزایمر بگیره !نه دکتر جان من می خوام نسخه جدید بپیچم اینا همه مال غذا های زندانه !!!!!!!!!!خوب به همه که نمی سازه دیگه(با افتخار لینک شدید)

شادی پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 02:26 http://zire-balhaye-gham.blogfa.com/

سلام
جدیدا با وبلاگتون آشنا شدم و چندتایی پست خوندم... مطمئنا تجربه های یه پزشک گاهی خنده داره و گاهی حرص در آر... مث پست آخرتون!!
من وبلاگ می نویسم، هم عاشقانه اس، هم خاطرات دانشگاه و ترجمه هایی که میکنم، و هم خاطرات شغلم تدریس زبان فرانسه و انگلیسی..
دوست ندارم به اسم تبادل لینک، منو بذارید تو لینکدونیتون، من از وبتون خوشم اومد و لینک شدید، نمیخوام به عنوان مزد!!!!!!!!!!!!!!!!! منم لینک کنید و حتی یه بارم بهم سر نزنید و بعد ها تو خونه تکونی لینک هاتون بندازینم بیرون.. چون دوستی به لینک کردن نیست..
کامنت دادم چون از خاموش بودن خوشم نمیاد...

نینا توکل سه‌شنبه 8 شهریور 1390 ساعت 08:54 http://zaniat.blogfa.com

سلام و درود بر شما - پیشاپیش عید فطر بر شما مبارک طاعات قبول - همین طور که با مطالبتون منو تکون دادید منت بزارید با سر زدن به وبلاگم و نظرتون وبلاگم رو هم یه تکون اساسی بدید ممنونم ازتون محبتتون گردن آویز من - روز و شب خوش سایتون کم نشه .

سارا چهارشنبه 23 شهریور 1390 ساعت 10:32 http://roman13882010.blogfa.com/

پس نظر من کوشش پاکش کردی ایول حالا تو زندان همدیگه رو می بینیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد