خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

روزانه های زندان

سلام

مبارک هم سرانجام  رفت و مصر و آزدی خواهان سراسر دنیا غرق در شادی شد و خیلی ها هم تظاهر به شادی کردند


اینم از شاهکارهای بیماران ما امروز:

1-دکتر برام یکی از این ((فس فسی ها))بنویس منظورش اسپری دیگه

2-شربت توفتیلین بهم میسازه.شربت تئوفیلین میگه

3-دکتر حس میکنم یکی دستشو میکنه تو سرم و مغزمو میکشه بالا

4-زندانی واسه مشکلش فرستادیم پیش جراح که جراح دیده و دارو نوشته و گفته 15 روز مصرف کن بعد بیا و زندانی به جراح میگه:اینا را هم که دکتر زندون واسم نوشته .نمیدونم تو حالیت نیست یا دکتر زندون خیلی حالیشه

5-دکتر خونم سفت شده.

من:از کجا فهمیدی سفت شده؟

زندانی:دستمو بریدم هر چی منتظر موندم خونم نیومد.سفت شده خوب نمیاد


نظرات 22 + ارسال نظر
من(رها)! شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 13:15

اولا که اول شدم!!!
۱. اسپری همونیه که فیس فیس می کنه از توش یه چیزی می آد بیرون!!!

اولا چه عجب
1-اره آفرین

کفشدوزک شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 14:14

فندق شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 14:58 http://http://mieistorie.blogfa.com/

چه اوقات مفرحی !‌ خسته نباشی دکتر جان.

منجوق شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 15:44 http://manjoogh.blogfa.com/

من با این پنجمی یه کم همدردم البته من خودمو نمی برم
ولی روزی که آب کم بخورم حس می کنم خونم غلیظ شده!!
به نظر شما من هم باید برم زندان؟؟؟

سفت یا غلیظ بودن خون یا درستش افزایش شدید هماتوکریت معمولا تو کسانی که تو ارتفاع زندگی میکنن و سیگار میکشن دیده میشه و تو بعضی بیماریهای خاص خونی
نه همه و بیشتر مردا
و تا ازمایش ندی معلوم نمیشه خونت سفته یا شله

من(رها)! شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 15:52

دکتررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر اون وبت چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مستانه شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 17:16 http://newmidwife.mihanblog.com

چه با مزه!فس فسی!

مهندس آکله شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 17:27 http://mohandesakele.mihanblog.com

این اطلاعات دادن ملت منو کشته. ولی خیلی هم جالبه به ساده ترین زبون ممکن اطلاعات میدن.
توی کار ما میگن کوچکترین اطلاعات از جانب کاربر رو باید جدی گرفت٬ هر چقدر خنده دار و ساده...

بلندترین شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 21:01 http://www.bolandtarin.blogfa.com

اون مورد 3 خیلی هم گناهی بود

من درکش میکنم خیلی سخته

اون دسته هرازگاهی سراغ منم میاد و نه تنها مغز نداشته ام رو میخواد بکشه بیرون گاهی حتی می چلوندش!

الان متوجه منظورم میشین دکتر

من(رها)! شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 22:12

جلل الخالق!!!
من عصر رفتم تو اون وبت!!! نوشته بود حذف شده!!!

خوبی
کدوم وب؟

دریا یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 07:47 http://youhearts.blogfa.com/

سلام خوبی
باحال بود اول صبحی لبخندی برلبمان اومد
من اپم بیا

خواهش میکنم
چشم

شهناز یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 10:18

سلام دکتر جان واقعا جای تاسفه و وقتی یاد اون جونهای معتاد میفتم که جسم و روحشون داره از بین میره خیلی ناراحت میشم . در ضمن این کلمه ها رو چه جوری با این مغز معیوبشان میسازن ؟

میسازن
بنده خداها
معتادها فوق تخصص دروغ گفتن دارن
مگه معتاد ندیدی چه جوری دروغ میگن و زبون میریزن

[ بدون نام ] یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 11:31

طنز درمانی دیگه!!!

[ بدون نام ] یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 11:32

بالایی منم!
رها!

مالزی نشین یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 12:46 http://mn64.persianblog.ir

خوب سفت...

مالزی نشین یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 12:47 http://mn64.persianblog.ir

خوب منظورم خون بود!!منم به جمع شاهکارا دارم می پیوندم فک کنم!!!

خوبه

عصرونه یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 13:19 http://asroooneh.blogfa.com

خب یه چک میکردی شاید طفلک خونش تموم شده بوده

فاطمه خوشدل یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 16:25 http://yeksobh.blogfa.com/


سلام
خیلی باحال بودن مخصوصا پنچمی

تنها دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 00:27 http://www.dastyari2007.blogfa.com/

یکی دستشو میکنه تو سرم و مغزمو میکشه بالا

دکتر مدتیه میرم کلاس هومیوپاتی..روبریکی داریم
اونجا مثلا شخص میگه:

احساس می کنم سرم لق شده...

جالب بود برام..

ناهید کوچولوو سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 12:09 http://mohandes-kocholooo.blogfa.com/

نمیدونم بخندم یا دعا کنم خدا به راه راست هدایتشون کنه یا...؟
ای کاش این ها همه خوب بشن.

ایرانی چهارشنبه 27 بهمن 1389 ساعت 11:17

عجیب تر از اینها هم خیال بافی می کنن.اینا معتاد به شیشه اند.یکی از بستگانمون که شیشه ایه همه وسائل برقی اتاقشو خراب کرده میگه پلیس توش دوربین کار گذاشته!لباس به زور می پوشه میگه تیغ داره!!!

یه سیب تنها پنج‌شنبه 28 بهمن 1389 ساعت 23:51

وای این چهارمی خدا بود....حالا جراحه حالیش نیست یا شما کارت خیلی درسته ؟!!!

تیراژه یکشنبه 8 اسفند 1389 ساعت 12:00

عجب . خوبه دیگه دلتون تو زندان نمی گیره با این بیمارای بامزه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد